جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی

ساخت وبلاگ

مولای من سلام

اولین هفته از سال دوازدهم است و جمعه ششصد و سی و پنج. هفدهم آذرماه سال دو. در این دوازده‌سال چقدر کوچکتر شدم. هرچه فهمم از «کل» بزرگتر می‌شود، سهمم از «خود» اختصار می‌یابد. دگربودی‌هایی در پیش است. چیزهای زیادی به زودی متفاوت خواهد شد. متفاوت یعنی فوت‌پذیری و اقبال به تولد بعدی. خود را به خدای شما می‌سپارم در ولادت‌های آتی.

جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 24 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 16:19

مولای من سلام ...آن شعور که بر آدمی احاطه دارد – به هر نام که باشد – گویی ابتدا هزاران نشانه چیده برای یافتن راه. سپس به نجوا خبر می‌دهد که ها فلانی راه از آن سو است و بعدتر صدا می‌زند که فلان، واقعیت چنین است و اگر گوش آن فلان سنگین باشد صدا بلندتر می‌شود تا آستانه فریاد که هی! های! چنین است ... و اما اگر همه افاقه نکند؛ آنکه صدا را در نیافته لاجرم کار به سیلی می‌رساند.آقایِ منسیلی‌های پیاپی واقعیت، گرچه دردناک است اما شکرانه می‌طلبدالحمدلله علی ما الهم حتی به سیلی ...شکر از چه باب است؟ از اینکه آن شعور هدایتگر، هنوز امید دارد بر بیداری و هدایت. چونان ساربانی نیست که افسار از گردن مسافر باز کند و آن را به بیابان بسپارد تا در دشتِ خودبینی و خودخواهی خویش ادب شود. بلکه هنوز می‌کِشد و می‌کِشد. الحمدللهِ ربیا امان ...جمعه ششصد و سی و هفتم را زیر سقفی متفاوت می‌نویسم. چه کس میداند آخرین سقف کدام است؟ هرچه امید از خودم می‌برّم بر امیدم به ربّ افزوده می‌شود. و علیه توکلت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 31 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 16:19

مولای من سلاممِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبمِنَ الغَریب اِلی الغَریبدر آستانت بی‌پناهی را پناه می‌دهی؟ای دوازدهمین! از این سلسله یازده گذشت و دوازدهمین سال آغاز شد ...هفته ششصد و سی و پنجم مقارن با دهم آذرماه سال دو جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1402 ساعت: 20:26

همه چیز ، از پست اول شروع شد !
از شبی که ماه تمام بود و من ناتمام
و از آن پس ... جمعه ها مینویسم ...  

*
من گنگ خـ ـواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
.

جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 28 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 13:49

مولای من سلام ...

عجبا عجبا! می‌شود تا سرازیر گور نارسیده ماند و کال دنیا را وداع گفت. انسان تنها میوه‌ای است که می‌تواند در برابر رسیدن ایستادگی کند. سیاهی‌های صورتم به سپیدی رسید و سیاهی‌های دلم اما ... فریاد برسید. این‌هفته‌ها سخن کوتاه است از بس غم بلند است. جمعه ششصد و سی و سوم مقارن با بیست و ششم آبان سرآمد.

جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 25 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 13:49

مولای من سلام ...جمعه ششصد و سی و چهارم، نخستین جمعه از آذر سال دو است. از شما پنهان نیست آنچه می‌گذرد. از نابخشندگی خود شرمسارم و نمی‌دانم این خشمِ عظیم از کدام آتش حرارت می‌گیرد. دائم زیر لب تکرار می‌کنم که فلانی ... برای خودت کسی نباش! همه گرفتاری از این است که برای خودمان کسی شده‌ایم اما فاصله حرف تا عمل بسیار است. دستم به دامانت؛ هدایت ... هدایت ... هدایت ... جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی...
ما را در سایت جمعه سیصد و بیستم و پنجم: فرسودگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jomenevisi بازدید : 25 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 13:49